English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (865 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wheat germ U گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wheatgerm U گیاهک گندم
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
war head U قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
config.sys U این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
plucks U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucked U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
pluck U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
demand report U گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamically U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
succuba U جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
working lead U بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
synchronous U کامپیوتری که در آن هر عمل در هنگام ورود پاس ساعت انجام میشود
recessional hymn U سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
initialling U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialed U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialled U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialing U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initials U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
windrow U تل خاکی که هنگام کارماشینهای راه سازی در کنارجاده تشکیل میشود
twangs U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
privateer U کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
drop down menu U منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
eye service U خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
infusionism U اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
autoexec bat U در DOS یک فایل دستهای است که هنگام روشن شدن کامپیوتر یا شروع مجدد کاردستگاه فعال میشود
dib U باسی که هنگام انتقال داده از بخشی از کامپیوتر به دیگری استفاده میشود مثل بین حافظه و CPU
refresher U حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
gemmule U دکمه گیاهک
acrospire U گیاهک دانه
cookies U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookie U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
mill U اسیاب کردن
mills U اسیاب کردن
to grind into flour U اسیاب کردن
mill U کارخانه اسیاب کردن
grinds U اسیاب کردن خردکردن
grit U اسیاب کردن ازردن
grind U اسیاب کردن خردکردن
gritted U اسیاب کردن ازردن
milling U عمل اسیاب کردن
mills U کارخانه اسیاب کردن
gritting U اسیاب کردن ازردن
grist U عمل اسیاب کردن
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
wild card character U نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
sectors U دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector U دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
mill U نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills U نورد کردن فرز کردن اسیاب
ymck U تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
to take counsel of one'spillow U شب هنگام اندیشه در چیزی کردن
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
boot U خراب کردن توپ هنگام گرفتن ان
to consult one's pillow U هنگام شب پیش خود اندیشه کردن
to cry wolf too often U کردن هنگام راست بودن هم کسی باورنکند
noil U خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
plegaphonia U گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
imposition of hands U هنگام دادن ماموریت روحانی بکسی یادعا کردن به وی
shadow RAM U ROM به یک قطعه RAMسریع تر در هنگام روشن کردن کامپیوتر
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
paralleling U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleled U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelled U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallels U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
kermit U پروتکل ارسال فایل هنگام بار کردن داده با مودم
milling U اسیاب
millrace U اب اسیاب
mill U اسیاب
mill race U اب اسیاب
mills U اسیاب
milldam U سر اسیاب
water mill U اسیاب
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
millstones U سنگ اسیاب
millwright U اسیاب ساز
flier U پره اسیاب
millstone U سنگ اسیاب
molar U دندان اسیاب
hand mill U اسیاب دستی
gristmill U اسیاب غلات
grindstone U سنگ اسیاب
quern U اسیاب دستی
grindstones U سنگ اسیاب
molar tooth U دندان اسیاب
fliers U پره اسیاب
mealmen U کارگر اسیاب
cheek tooth U اسیاب کننده
edge mill U اسیاب غلطکی
grinder U دندان اسیاب
mill dam U بند اسیاب
water mill U اسیاب ابی
mill race U جوی اسیاب
millrace U جوی اسیاب
milldam U بند اسیاب
mill wright U اسیاب ساز
grinders U دندان اسیاب
flyer U پره اسیاب
sectorial U دندان اسیاب
jaw tooth U دندان اسیاب
headrace U تنوره اسیاب
triturator U اسیاب کننده
windmills U اسیاب بادی
head race U تنوره اسیاب
windmill U اسیاب بادی
flyers U پره اسیاب
ball mill U اسیاب ساچمهای
corn flower U گل گندم
wheat گندم
cash crops U گندم جو
cornflower U گل گندم
cornflowers U گل گندم
centaurea U گل گندم
grain U یک گندم
hard hyphen U خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
anchor block U بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
paddies U برنج اسیاب نکرده
nether millstone U سنگ زیرین اسیاب
stamping mill U اسیاب سنگ کوبی
mill wheel U چرخ یا پره اسیاب
tubercle U برامدگی دندان اسیاب
vane of windmill U پره اسیاب بادی
flume U ناودان جوی اسیاب
mill circle U چرخ اسیاب ژیمناستیک
grinders U سنگ رویی اسیاب
grinder U سنگ رویی اسیاب
sail arm U پره اسیاب بادی
stamp mill U اسیاب سنگ کوبی
paddy U برنج اسیاب نکرده
premolar U دندان اسیاب کوچک
crapping U گندم سیاه
pug U خاشاک گندم
to winnow the grain U گندم راباددادن
frit fly U مگس گندم
crap U گندم سیاه
wheatear U سنبله گندم
corn chandler U گندم فروش
wheat rust U زنگ گندم
wheat chaff U کاه گندم
pugs U خاشاک گندم
crapped U گندم سیاه
buckwheat U گندم سیاه
cornmeal U ارد گندم
parched corn U گندم بریان
parched corn U گندم برشته
wheat bread U نان گندم
buck wheat U گندم سیاه
wheatgerm U جنین گندم
wholewheat U گندم خالص
wholewheat U گندم ناب
tawniness U گندم گونی
husker U گندم پاک کن
flails U گندم کوب
moory U گندم گون
musteline U گندم گون
grain field U گندم زار
corn weevil U شپشه گندم
sheaf U دسته گندم
jointworm U کرم گندم
corn field U گندم زار
grain rust U زنگ گندم
tawnier U گندم گون
flailing U گندم کوب
flail U گندم کوب
wheaten bread U نان گندم
bran U پوست گندم
tawny U گندم گون
flailed U گندم کوب
wheaten U برنگ گندم
french wheat U گندم سیاه
saracen corn U گندم سیاه
wheaten U وابسته به گندم
tawniest U گندم گون
windmills U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grind U اسیاب شدن سخت کارکردن
premolar U مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
windmill U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grinds U اسیاب شدن سخت کارکردن
hessian fly U حشره گندم خوار
groats U گندم یاجوپوست کنده
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1popsicle
1Arousing
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com